گروه بندی دانش آموزان
يادگيري مشارکتي و تدريس ( روش کارآيي تيمي )
با توجه به تغييرات و پيشرفت هاي سريعي که در علوم روي مي دهد ، دانش آموزان ما نيازمند روش هايي هستند که از طريق آن ها به مهارت هاي يادگيري دست يابند تا خود بتوانند علوم را بهتر و سريع تر و همگام با پيشرفت ها بياموزند. روش " يادگيري مشارکتي " يا " آموزش از طريق همياري " دانش آموزان را در اين امر ياري مي دهد. يادگيري مشارکتي خود شامل 5 روش است که عبارتند از : 1. کارآيي تيمي 2. تدريس اعضاي تيم . 3. قضاوت عملکرد . 4. قضاوت طرز تلقي . 5. حل مسأله . از ميان اين روش ها، نگارنده دو روش :" کارايي تيمي " و " حل مسأله " را با توجه به مسائل آموزشي ايران ، براي تدريس زبان انگليسي مناسب تشخيص داده است و از بين اين دو ، روش کارايي تيمي را جذاب تر مي داند. به همين دليل روي اين روش تأکيد و تمرکز دارد.
روش کارايي تيمي 10 مرحله دارد که عبارتند از :
1. مشخص کردن هدف هاي آموزشي توسط معلم ؛ 
2. ارزشيابي تشخيصي توسط معلم ؛ 
3. ارائه محتواي درس توسط معلم ؛ 
4. مطالعه انفرادي دانش آموزان ؛ 
5. ارائه سؤال ها به دانش آموزان توسط معلم و پاسخ دادن به آن ها ؛ از سوي فراگيران 
6. تشکيل گروه هاي دانش آموزي توسط معلم ، براي بحث روي جواب ها و رسيدن دانش آموزان به يک جواب مشترک ؛ 
7. دادن پاسخ درست به سؤال ها توسط معلم و نمره دادن هر دانش آموزان به خود و تصحيح ورقه مشترک گروه توسط سر گروه ؛ 
8. ثبت نمرات در جدول و تفسير جدول توسط معلم ؛ 
9. ارزشيابي پاياني توسط معلم و پاسخ انفرادي دانش آموزان ؛ 
10. بازخورد توسط معلم . 
در اين مقاله ، روش کارايي تيمي ، مراحل آن ، نقاط ضعف وقوت آن و نکاتي که در اجراي آن بايد در نظر گرفته شوند ، با مثال کافي توضيح داده شده اند.
الف ) مقدمه 
" به راستي که دل ها خسته مي شوند ، 
همان طور که بدن ها خسته مي شوند ، پس نوبرانه ها و تازه يافته هاي حکمت را
 براي اين دل ها بجوييد . " حضرت علي (ع) 
آينده اي که امروزه پيش بيني مي شود از راه خواهد رسيد . اگر ما بدانيم که آينده چگونه بايد باشد ، مي توانيم بر آن تأثير بگذاريم . فرزندان ما در کلاس هاي درس از روش هايي بهره مي گيرند که پنجاه سال پيش به کار مي رفت و اگر ما مي خواهيم آنان را براي آينده آماده کنيم ، بايد درک درستي از روش هاي آموزشي نوين پيدا کنيم. يکي از بزرگان گفته است : " من معلمي را مي پرستم که انديشيدن را به من بياموزد نه انديشه ها را."
از آن جا که قواعد علمي و دانش بشري دائماً در حال پيشرفت و جايگزيني هستند ، ما بايد به دانش آموزان مهارت هاي فراگيري علوم را هم بياموزيم تا هيچ گاه در تنگناه قرار نگيرند. " يادگيري مشارکتي " يا "آموزش از طريق همياري " ، رويکردي جديد در آموزش دنياست که هدف هاي عمده آن عبارتند از : درگير کردن دانش آموزان در فرايند يادگيري ، از بين بردن حالت تک بعدي ومعلم محور کلاس ها ، و ايجاد علاقه و انگيزه به يادگيري فعال1 در دانش آموزان.
با توجه به مشکلات فعلي در جامعه ما که انگيزه تحصيل را در دانش آموزان و به خصوص پسران ، تاحدود زيادي از بين برده است ، اگر روشي بتواند اين انگيزه را به آن ها برگرداند و به کلاس و درس علاقه مند کند ، بايد از آن استقبال کرد.
در کار گروهي ، دانش آموزان مهارت هايي مانند : مشورت 
کردن ، فرماندهي و سازماندهي راهم مي آموزند (جانسون و جانسون 1990) . در 
اين روش ، معلم تدريس نمي کند ، بلکه نقش راهنما را دارد و فقط اشکالات را 
رفع مي کند. وظيفه ياد دادن و يادگيري به عهده دانش آموزان است ( نظري صارم
 ، 1379) . يادگيري مشارکتي شامل پنج روش است که عبارتند از :
1. کارايي تيمي ؛ 
2. تدريس اعضاي تيم ؛ 
3. قضاوت عملکرد ؛ 
4. قضاوت طرز تلقي ؛ 
5. حل مسأله . 
با توجه به اين که رشته تحصيلي نگارنده زبان انگليسي است و با توجه به مطالعات و تجربيات شخصي خود ، براي تدريس زبان انگليسي در مدرسه ها ، روش کارايي تيمي را مناسب ترين روش مي داند و به همين دليل توضيحات و مثال اين مقاله در مورد اين روش است. نکته مهمي که بايد متذکر شد ، اين است که اولاً برخلاف تصور بعضي همکاران ، در اين روش ، اقتدار معلم که لازمه کنترل کلاس است ، از بين نمي رود. ثانياً اين روش بايد دقيق و کامل اجرا شود ؛ در غير اين صورت ، اثر بخش نخواهد بود.
ب ) روش کارايي تيمي ( يک مثال )
1. مشخص کردن هدف هاي آموزشي ( معلم ) 
مثلاً
 : دانش آموزان متن کوتاهي درباره ميمون ها مي خوانند و در پايان سعي مي 
کنند به پنج سؤال چهار گزينه اي که بعد از متن مي آيد ، پاسخ درست بدهند. 
2. ارزشيابي تشخيصي ( معلم ) 
معلم از دانش آموزان دو سؤال مي پرسد : " به نظر شما ميمون ها چه خصوصياتي دارند و ميمون ها چه چيزهايي را مي توانند ياد بگيرند ؟"
اين سؤالات توسط دانش آموزان داوطلب پاسخ داده مي شود و معلم پاسخ هاي درست را روي تابلو مي نويسد. 
3. ارائه محتواي درس (معلم )
معلم متن درس و گاهي متن و سؤالات را با هم به دانش آموزان مي دهد. 
4. مطالعه به صورت انفرادي (دانش آموزان )
5. ارائه سؤالات به دانش آموزان ( معلم ) و پاسخ دادن انفرادي ( دانش آموزان ).
6. تشکيل گروه ها ( معلم ) و بحث روي جواب ها و رسيدن به يک جواب مشترک ( دانش آموزان )
معلم کلاس را به چند گروه مساوي تقسيم مي کند ( حداقل تعداد افراد گروه 2 نفر و حداکثر 6 نفر است ). 
بايد توجه داشت که ترکيب کلي گروه ها تا حد امکان 
متجانس باشد. بهترين روش براي کار ، روش قرعه کشي تيم هاي فوتبال جام جهاني
 است. يعني دانش آموزان قوي و ضعيف بايد بين تمام گروه ها پخش شوند. نکته 
دوم اين که اين گروه ها در طول سال تحصيلي نبايد ثابت بمانند و براي مباحث 
جديد گروه هاي جديدي تشکيل شوند. اين کار باعث آشنايي و صميميت هر چه بيش 
تر دانش آموزان کلاس با يکديگر مي شود. 
بعد از تعيين گروه ها ، معلم يک
 نفر از هر گروه را به عنوان رئيس و يک نفر ديگر را به عنوان منشي گروه 
انتخاب مي کند. رئيس گروه وظيفه ايجاد هماهنگي ، رفع نهايي اختلافات ، 
انجام رأي گيري در موارد اختلاف ، ارتباط با معلم و درگير کردن همه اعضاي 
گروه خود را با تکليف داده شده به عهده دارد. منشي اکثريت اعضاي گروه را مي
 نويسد. توضيح اين که اعضاي گروه حق دارند براي گروه خود اسم تعيين کنند. 
اگر
 در هرجلسه ، متناسب با موضوع جلسه اسم گذاري صورت گيرد ، بهتر است مثلاً 
در يک جلسه از اسامي گل ها ، در جلسه هاي بعد از اسامي حيوانات ، شهرها ، 
کوه ها ، رنگ ها و مانند آن ها . اين کار باعث تنوع ، جذابيت وجالب تر شدن 
رقابت گروه ها مي شود ؛ ضمن اين که خود اسامي انتخاب شده ممکن است نکات 
قابل تفسيري داشته باشند. لازم است رؤسا و منشيان گروه ها در جلسات بعد عوض
 شوند. 
7. دادن پاسخ به سؤالات ( معلم ) و نمره دادن انفرادي ( دانش آموز ) و نمره دادن به پاسخنامه مشترگ گروه ( رئيس گروه ):
معلم
 پاسخ صحيح سؤالات را ارائه مي دهد ، دانش آموزان برگه هاي انفرادي خود را 
نمره مي دهند و سپس رئيس هر گروه ورقه گروه را تصحيح مي کند. 
8. ثبت نمرات در جدول وتفسير جدول ( معلم ) :
معلم روي تابلو جدولي مي کشد 
نکته 1: به جاي A،B و… اسامي انتخاب شده توسط گروه ها را مي نويسيم . 
نکته 2: نمره مؤثر بودن يادگيري را بر اساس فرمولي که در زير نويس آمده است محاسبه مي کنند. 2 
نکته
 3: رتبه بندي گروه ها بر اساس " نمره مؤثر بودن يادگيري " تعيين مي شود ، 
يعني گروهي که کار گروهي آن ها از کار انفرادي آن ها بهتر باشد ، رتبه 
بالاتري کسب مي کنند. 
نکته 4: چنانچه معدل نمرات اعضاي گروه از نمره ورقه 
مشترک گروه بيش تر باشد ، نشان دهنده اين است که اعضاي گروه مورد نظر 
همکاري مناسبي با هم نداشته اند. در اين حالت نمره مؤثر بودن يادگيري منفي 
خواهد بود. 
نکته 5: چنانچه به هر دليل قادر نباشيم گروه هاي متجانسي 
تشکيل دهيم ، اين کار مشکلاتي به بار مي آورد ؛ از جمله ، وقتي اعضاي يک 
گروه و نمره ورقه مشترک گروه به هم نزديک خواهد بود. در نتيجه نمره مؤثر 
بودن يادگيري و رتبه گروه پايين مي آيد. بنابر اين در گروه بندي ها بايد 
دقت زيادي اعمال کرد و در اين زمينه شناخت معلم از دانش آموزان بسيار مؤثر 
است. 
نکته 6: از تقسيم بندي دانش آموزان به زرنگ و تنبل خودداري کنيم وبه جاي آن اصطلاحات قوي و ضعيف به کار ببريم.
9. ارزشيابي پاياني ( معلم ) و پاسخ دادن انفرادي ( دانش آموزان )
معلم
 ، گروه ها را منحل مي کند و سپس بر اساس متن قبلي سؤالات ديگري در اختيار 
تک تک دانش آموزان قرار مي دهد و بعد از زمان تعيين شده ورقه ها را مي 
گيرد. 
10- بازخورد (معلم )
معلم در اولين فرصت ممکن بايد نمرات 
آزمون پاياني را به دانش آموزان اعلام کند. از آن جا که دانش آموزان بعد از
 هر گونه آزموني مشتاق و حتي نگران نمره خود هستند ، اگر کليد آزمون ها 
فوراً به آن ها داده شود و به نمرات هم سريعاً اعلام شود ، در يادگيري آن 
ها بسيار مؤثر است. 
بايد به خاطر داشت که خود برگزاري آزمون ها ، نوعي 
آموزش هستند و برگزاري آزمون هاي منظم و ارزشيابي تدريجي هم از اين منظر 
قابل توجيه هستند. بعضي متخصصان آموزشي حتي پيشنهاد مي کنند که انواع آزمون
 ها را وسيله تدريس قرار دهيم ؛ يعني از يک نکته چند سوال به دانش آموزان 
بدهيم و جواب ها را به بحث بگذاريم و سپس نکته مورد نظر را از دل سؤالات 
آزمون بيرون بکشيم . 
فرض کنيم سه گروه پنج نفره داشته ايم که حاصل کار آن ها به قرار زير است : 
گروه اول : زاگرس 
نمرات انفرادي اعضاي گروه : 20- 19-17-17-15 
نمره ورقه مشترک گروه : 18
گروه دوم : دماوند 
نمرات انفرادي اعضاي گروه : 20-20-16-16-12 
نمره ورقه مشترک گروه : 15
گروه سوم : الوند 
نمرات انفرادي اعضاي گروه : 20-20-19-18-18 
نمره ورقه مشترک گروه : 20
اين نمرات را در جدول مي بينيد : 
1. رتبه بندي گروه ها بر اساس ميزان مؤثر بودن يادگيري 
تعيين مي شود. در اين کلاس اعضاي گروه زاگرس کار گروهي بهتري داشته اند ؛ 
به طوري که معدل نمرات اعضا از نمره ورقه مشترک گروه پائين تر است و اين 
نشانه اثر بخشي کار تيمي است ، بنابر اين رتبه اول را دارند. 
2. معدل 
نمرات اعضاي گروه الوند (19) از همه بيش تر است ، اما حاصل کار گروهي پائين
 است و رتبه دوم را کسب کرده اند. همان طور که از کم ترين و بيش ترين نمره 
اعضاي گروه (18 و 20) 
مي توان فهميد ، آن ها تقريباً همگي قوي بوده اند که اين البته اشکال مهمي است. 
3.
 نمره مؤثر بودن يادگيري گروه دماوند منفي شده است و نشان مي دهد که کار 
انفرادي اعضاي اين گروه از کار گروهي آن ها قوي تر بوده است . اين ضعف در 
کار گروهي ممکن است به دليل عدم توانايي سر گروه در سازماندهي افراد ، تسلط
 يک يا دو نفر بر کل اعضاي گروه و يا عدم بحث و همفکري اعضا باشد و اين هم 
اشکال مهمي است. 
ج ) چند نکته مهم 
1. درستي اين روش به همکاري دانش 
آموزان و وجود اعتماد بين معلم و دانش آموزان بستگي دارد. البته ارزشيابي 
پاياني که بايد ملاک اصلي نمره دادن به دانش آموزان باشد، به صورت انفرادي و
 زير نظر کامل معلم انجام مي شود. بهتر است معلم نمره ورقه مشترک گروه را 
هم براي اعضاي گروه يادداشت کند. اما در نمره کارنامه دانش آموزان ، اهميت 
کم تري براي آن قائل شود. حتي مي توان ورقه يک گروه را به گروهي ديگر داد 
تا تصحيح کند. 
2. توصيه مي شود معلمان همه رشته ها ، روش مطالعه " 
SQ4R" را به دانش آموزان بياموزند. اين روش از بخش هاي زير تشکيل مي شود : 
"Survey " ( مطالعه عميق ) ، " Question" ( ارائه سؤال ) ، "Review" ( مرور
 محتواي درسي ) ، " Respond" ( پاسخ به سؤالات ) ، " Repetiton" ( تکرار 
نکات اصلي ) و " Write the Summory" ( نوشتن خلاصه مطلب ).
3. بهتر است 
کتاب هاي دانش آموزان کنترل شود تا کسي قبلاً و مثلاً با کمک حل المسائل به
 سؤالات پاسخ نداده باشد. سؤالات ارزشيابي پاياني هم بهتر است توسط معلم 
مطرح شوند. 
نتيجه گيري 
همان طور که ذکر شد، در روش آموزش از 
طريق همياري ، هرچند به دانش آموزان نقش زيادي واگذار شده است ، اما هنوز 
هم معلم نقش کليدي و مهمي دارد. يکي از ايرادات مهمي که ممکن است بعضي از 
همکاران به اين روش وارد بدانند ، کمبود وقت است . پاسخ اين است که در 
مدرسه هايي مانند مدرسه هاي نمونه دولتي ، شاهد ، غير انتفاعي و مانند آن 
ها که معمولاً يکي دو ساعت به ساعات هر درس اضافه شده است و تعداد دانش 
آموزان هم زياد نيست ، اين روش کاملاً جواب مي دهد. در مورد مدرسه هاي عادي
 هم اين روش قابل اجرا است و نويسنده خود اين روش را در هر دو نوع مدرسه با
 موفقيتت تجربه کرده است. البته در مدرسه هاي عادي ، به دليل کمبود وقت ، 
مي توان حداقل براي تنوع در کلاس ها ماهي يک بار اين روش را اجرا کرد. 
يادمان باشد انگيزه دادن و ايجاد نشاط هنگام يادگيري هنر معلم به حساب مي 
آيد. اين روش در اين زمينه ، کمک زيادي به ما مي کند. 
زير نويس
1. ActiveLearning
2. معدل نمرات اعضاي گروه – نمره ورقه مشترک گروه = نمره مؤثر بودن يادگيري 
منابع 
1.آقازاده ، محرم (1380) . " ساختار يادگيري از طريق همياري " . " تکنولوژي آموزشي " . ارديبهشت ماه . شماره 8. صفحه 27-21
2. نظري صارم ، يحيي ( 1379) . " يادگيري مشارکتي ". جزوه کلاسي ضمن خدمت. 
3. Davidson , N (Ed.) (1990) .Cooperative Leaning in mathematics .N.Y. Addison – Wesley
4. Johanson , W. and Johanson , T (1990) .social skills for successful groupwork . " Educational Leadereship ". Jan -1990-P .33
5.
 Schniedewind , N. and Davidson , E. (1987) . Cooperative learning 
Cooperative lives . Dubugue , lowa : Wm. C. Brown company Publishers
الف)گروه بندی بر پایه ی توانایی های مشابه
در این نوع گروه بندی دانش آموزان در قالب گروه های قوی و متوسط و ضعیف سازماندهی می شوند .یکی از مزایای این نوع گروه بندی ایجاد فرصت برای دانش آموزان به منظور کار با همتایان خود است .این گروه بندی برای موضوعاتی چون ریاضیات و زبان(خواندن - نوشتن ) و تربیت بدنی مناسب است .
ب)گروه بندی دانش آموزان بر اساس توانایی های متفاوت
این نوع گروه بندی بر مبنای توانایی های مختلف دانش آموزان شکل می گیرد گروه بندی کودکان براساس توانایی های مختلف برای انجام «کارهای مشارکتی و انجام واحدهای کار »مناسب است .
پ)گروه بندی سنی
گروه بندی بر پایه ی سن تقویمی دانش آموزان انجام می شود این نوع گروه بندی برمبنای این فرض شکل گرفته است که وقتی دانش آموزان با افراد هم سن و سال خود کار می کنند پیشرفت بیشتری به دست می آورند .
ت)گروه بندی دانش آموزان براساس سن های متفاوت
این نوع گروه بندی برای انجام کارهای گروهی و هنری و انجام فعالیت های یادگیری مناسب است .
ج)گروه بندی داوطلبانه
در این نوع گروه بندی دانش آموزان می توانند هم گروه های خود را انتخاب کنند. این نوع گروه بندی به دوستان و یا خواهران و برادرانی که در کلاس چند پایه حضور دارند امکان همکاری و مشارکت می دهد .
ث)گروه بندی تصادفی
این نوع گروه بندی با استفاده از اعداد -نام رنگ ها - فصل ها و ...فرصت همکاری و هم اندیشی کلیه دانش آموزان را با هم فراهم می کند .
منبع :راهنمای آموزش در کلاس های درس چند پایه (دکتر محرم آقازاده - رخساره فضلی)
گروه بندی در کلاس درس
زمانی بود که یک نفر همانند ابوعلی سینا با تسلط بر پنج رشته ی گوناگون، فیلسوف می شد، داوینچی به تنهایی در مکانیک و طراحی و نقاشی و تشریح، سرآمد بود، ادیسون در کارگاه خود ۱۰۳۹ اختراع به دنیا تحویل می داد، چارلز بابیچ به تنهایی کامپیوتر مکانیکی را طرح ریزی می کرد، بیل گیتس و پل آلن با کمک هم سیستم عامل می نوشتند، … راستش آن دوران دیگر سر آمده است!
خوش آمدید! اگر به عنوان یک معلم در رویای پرورش ابوعلی سینا و داوینچی و بابیج و بیل گیتس هستید، باید بگویم خیالی بیش نیست!
ساختار کشف و پژوهش و اختراع، امروز ساختاری شبکه ای است و بیشتر به بازی فوتبال شبیه است تا بازی مار و پله!
به بحث “فیل شناسی پازلی” در آرمان شهر دانش و فرهنگ سری بزنید تا تفاوت جهان امروز را با روزگار مولوی و رازی و خوارزمی دریابید.
بزرگ ترین نیاز فردا، تیم های کاری است، افرادی که هم چون قطعه های پازل، داده های خود را کنار هم بچینند و یک تصویر بزرگ پدید آورند اما…
اما جای کار گروهی در آموزش و پرورش بسیار بسیار خالی است!
به تجربه ی من در کلاس درس با عنوان “نان سنگک و کارگروهی” سری بزنید، تک روی و تنها خوری جزو آموزش های پنهان آموزش و پرورش ماست.
اگر می خواهید شاگردان خود را برای فردا آماده کنید، کار گروهی را به آن ها آموزش بدهید.
گام اول: گروه یا تیم؟
با آوردن نام گروه بی فاصله به یاد سرگروه و در پی آن تقسیم کار و … می افتیم.
در یک کار تیمی، همه ی اعضا فکر می کنند و همه ی اعضا کار انجام می دهند.
شاید مهم ترین کار در گام اول زدودن این گونه طبقه بندی ها از ذهن اعضا است.
اجازه ندهید به هیچ عنوان کار در دست فرد یا افراد خاصی از گروه بچرخد.
در یک کار تیمی، همه ی اعضا به یک چیز می اندیشند: گل زدن
گوش دادن و احترام گذاشتن به نظر دیگران خیلی مهم است. هر عضو تیم باید فرصت گفتگو داشته باشد و نظر خود را با دیگران به اشتراک بگذارد. در پایان این تیم است که به تصمیم گیری یکسانی می رسد.
در تیم همه ی افراد می اندیشند، اندیشه های خود را حتی اگر نامعمول باشد بیان می کنند. سقف را باید سوراخ کرد و برای این مهم هر اندیشه ای به کار خواهد آمد. اعضا باید یاد بگیرند که به اندیشه های دیگران گوش داده و برای آن ارزش بگذارند. پس از آن نوبت کار است. همه ی افراد برای کاربردی نمودن اندیشه ها دست به کار می شوند و آستین ها را بالا می زنند.
بهترین گونه ی تشکیل یک گروه، گردهم آیی اعضایی با توانایی های گوناگون است. هر عضو توانایی های خود را دارد. او این توانایی ها را به دیگران می آموزد.
فرض کنید در یک گروه یک نفر توانایی بیشتری در فوتبال دارد. او این مهارت را به دیگر اعضای تیم می آموزد، دیگری با ریاضیات آشناست و مهارت های ریاضی را به سایر افراد تیم یاد می دهد.
این یادهی و یادگیری گونه ای بده بستان است، پس همه، چیزی برای عرضه و چیزی برای دریافت دارند.
به طور عادی ما نیاز به وجود یک رییس را احساس می کنیم که به ما فرمان بدهد و ما را به کار بگیرد، چرا؟
درک کلاس بی آموزگار برای ما آسان نیست!
درک کارگاه بی کارفرما، تیم فوتبال بی مربی، مدرسه ی بی مدیر و ناظم، اپل، بی استیو جابز یا مایکروسافت، بی بیل گیتس!
شاید از هرج و مرج و آشفتگی می ترسیم! بله درست است، چون کار تیمی را بلد نیستیم.
در یک کار تیمی گروه تصمیم می گیرد و گروه به کارها سرو سامان می دهد. وجود یک مدیر یا سرگروه، اعتماد به نفس و حس حضور در گروه را کم رنگ می کند. افراد در چنین گروهی با وجود یک سرگروه، در پی رفع مسئولیت از خویش اند و چون باید به یک فرد پاسخ گو باشند، روحیه ی خودجوشی و هم راهی را از دست می دهند.
به شاگردان خود یاد بدهید که باهم باشند، با هم تصمیم بگیرند، به هم فرمان ندهند، از هم دستور نگیرند.
هر کس گوشه ای از کار را بر دوش بگیرد و تیم، کار خود را به پیش ببرد.
آنچه بیان شد، غیرطبیعی و ناملموس نیست!
ساختار تشکیلاتی ما غیر طبیعی است!
این بار که از کوچه و بازار گذشتید به تیم های ورزشی محلی توجه کنید. به گونه ای خودجوش، کودکان گرد هم جمع می شوند، نه رییسی است و نه مرئوسی! می خواهند بازی کنند و از بازی لذت ببرند! داوری حضور ندارد! سر یک اتفاق دور هم جمع می شوند، بحث می کنند، داد و فریاد می کنند، کارشان گاهی به پرخاش می کشد، اما اگر اندکی صبر کنید به زودی به یک تفاهم می رسند، بازی ادامه پیدا می کند.
ما این تیم طبیعی را به شکلی غیر طبیعی به وجود می آوریم، همه چیز تقسیم بندی می شود، جای هر کسی مشخص می شود، آموزگار باید پشت میز خودش بنشیند و درس بدهد و دانش آموزان پشت به هم و رو به تخته سیاه و گوش بدهند. هر کسی باید نمره ی خودش را بگیرد و خودش را به پایه ی بالاتر برساند.
این بدترین شکل گردهم آیی است! اما چون خود ما در چنین جایگاهی تربیت شده و رشد یافته ایم، آن را طبیعی می انگاریم.
به تشکیل تیم در کلاس درس بیاندیشید و ساختارها را در هم بشکنید.
اجازه بدهید تیم ها تدریس کنند و تیم ها نمره بدهند و تیم ها نمره بگیرند.
اجازه بدهید تا تیم ها، تیم ها را (نه فرد را) نقد و ارزیابی کنند و به آن ها ایده های نو بدهند و اشتباهاتشان را گوشزد کنند.
این فرصت را به تیم ها بدهید تا ایده های خود را داشته باشند.
اجازه بدهید تا کودکان در کنار هم بودن را تجربه کنند و سازگاری با تیم را یاد بگیرند.
تلخ ترین اتفاق برای کودکان ما زمانی است که بزرگ شده و به خدمت سربازی می روند، در شرکتی شروع به کار می کنند و یا در یک آپارتمان ساکن می شوند.
آن ها کار گروهی را بلد نیستند، پس زجر می کشند! آن ها نمی توانند خود را با دیگران هماهنگ و همسو کنند، چون یاد نگرفته اند. آن ها جرات نظر دادن را ندارند، چون از سرزنش شدن می ترسند، آن ها حق و حقوق دور و بری های خود را درک نمی کنند، چون تنها در پی حق خود بوده اند! تجربه ی تلخ طلاق، بیشتر ناشی از عدم توانایی در سازگاری است! افراد نمی توانند با دیگران سازگار شوند چون فوت و فن سازگاری را بلد نیستند.
و بدتر از همه، آن ها “کارآفرین” نخواهندشد، چون تنها و تنها فرمان پذیری را آموخته اند!
اگر از مهد کودک به فرد در گروه توجه می شد، بسیاری از مشکلات او و بسیاری از مشکلات جامعه که ناشی از ناسازگاری و عدم درک متقابل است قابل حل بود و چه بسا چنین معضلاتی پیش نمی آمد.
در آرمان شهر دانش و فرهنگ، حتی فکر تک روی را کنار بگذارید!
بیایید به گونه های مختلف تشکیل تیم نظری بیافکنیم!
چگونه تیم تشکیل بدهیم؟
- اعضای تیم باید فرد باشند، ممکن است در تیم هایی که زوج هستند، یک نظر با رای مساوی افراد به بن بست برسد، نباید اجازه بدهیم چنین مشکلی رخ بدهد. در تیم های فرد در زمان تصمیم گیری، هیچ زمانی میزان رای ها برابر نخواهند بود.
- کار را با تیم های کوچک آغاز کنید تا افراد تیم به مرور سازگاری های لازم را درک کنند و یاد بگیرند و بعد به مرور گروه ها را توسعه بدهید.
- تسهیل کننده ی شرایط باشید اما مشکلات تیم ها را حل نکنید. در عین حال که مراقب هستید و پیشنهادهایی برای حل مشکل به تیم می دهید به آن ها بگویید که : “این مشکل شماست!”
- “تشویق برای همه! تنبیه برای همه!” نه این که از تنبیه و تشویق بخواهیم استفاده کنیم! اگر کارمند یک اداره به اشتباه، چک بکشد، آن اداره در خطر ورشکستگی است، اگر پای سربازی به اشتباه روی مین برود کل گروهان در خطر است، اگر یک واحد مسکونی آتش بگیرد، آپارتمان در خطر آتش سوزی است. تیم باید یاد بگیرد که اعضای خود را تربیت کند و آموزش بدهد. گاهی با خطای یک فرد در تیم به تیم امتیاز منفی می دهم، در پاسخ به شکایت دیگر اعضای آن تیم به آن ها تذکر می دهم که آن فرد عضو گروه شماست! فرد در برابر گروه خود باید پاسخ گو باشد! به تیم ها یاد بدهید که در چنین مواردی پرخاش و درگیری شایسته نیست و کار را بدتر می کند. تذکر و درخواست دوستانه ی گروه به فرد بهترین راه کار ممکن است.
- تیم ها را در برابر تیم ها قرار دهید! به تیم تذکر بدهید و به تیم راه کار بدهید. تیم نتیجه ی کار خود را عرضه کند و تیم به نقد و نظر دیگران گوش داده و به آن پاسخ بدهد.
- گاهی گروه ها را به هم بزنید. هر زمان که لازم بود تیم ها را از بین ببرید و تیم های نو تشکیل بدهید. به مرور تعداد اعضا را زیاد کنید و تلاش کنید تا به تشکیل گروه های ناهمسان دست یابید.
- نماد سازی کنید! بچه ها اسم، آرم، کارت عضویت، پست الکترونیک، وبلاگ … مخصوص به خود داشته باشند. آن ها آرم خود را تبلیغ کنند و در هر کاری از قبیل روزنامه دیواری تا فیلم و نرم افزارهای چندرسانه ای از آن استفاده نمایند.
حضور در گروه و تحمل دیگران کار آسانی نیست! برای همین در آغاز دست به تشکیل ابتدایی ترین گونه ی گروه بندی بزنید:
گروه بندی های دوستانه!
آزاد گذاشتن دانش آموزان برای تشکیل گروه در آغاز برای آن ها شیرین است. برای سازگاری هیچ چیزی بهتر از این نیست که آن ها، با دوستان خود در یک تیم جمع شوند اما مطمئن باشید این شیرینی چندان دوام نخواهد داشت. زمانی که وقت کار برسد و هرکه هرچه در چنته دارد را رو کند، برخی، از این که تنها به صرف دوست بودن حضور در گروهی را برگزیده اند، چندان خوشحال نخواهند بود، به خصوص این که پای نمره هم در میان باشد!
لازم است که برای چنین زمانی آماده باشید. به زودی سیل اعتراض ها و درخواست ها برای تغییر گروه به سوی شما سرازیر خواهد شد. آرامش و خونسردی شما تنها چاره ی کار است. این که به آن ها تذکر بدهید که انتخاب خود شما بوده، مهم است. آن ها باید سرنوشتی را که به دست خود رقم زده اند را بپذیرند و با آن سازگار شوند.
بی شک باور دارید که همیشه نمی توانیم گروه کاری خود را خودمان انتخاب کنیم. پس از مدتی، شما می توانید گروه ها را به هم بزنید و آن را به شکل تصادفی دوباره تشکیل بدهید. ساده ترینِ آن دفتر نمره و تشکیل گروه بر اساس ردیف است. راه های بسیار زیاد و بامزه ای برای تشکیل گروه وجود دارد. شاید بتوانید با یک بازی کار گروه بندی را انجام دهید. به عنوان مثال کارت های کوچکی را با رنگ های مختلف بین بچه ها پخش کنید و بر اساس رنگ کارت، تیم کنار هم جمع شوند. انتخاب شماره ی اتفاقی ازبین شماره ها، … این نوع گروه بندی را به ذوق و سلیقه ی شما می سپارم، تنها به یاد داشته باشید که به هیچ روی، انتخاب از حالت تصادفی خارج نشود.
بدترین و بدترین گونه از گروه بندی، گروه بندی همگون و همسان است! جز در زمان و شرایط خاص نباید از آن استفاده کرد. در این شیوه، دانش آموزان قوی، قوی تر و دانش آموزان ضعیف، ضعیف تر خواهند شد.
فرض کنید فوتبالیست ها یک گروه تشکیل بدهند و ریاضی دان ها یک گروه! … این شیوه با اهداف کلی تشکیل تیم ناسازگار است.
شیوه ی انتخاب ناهمگون و ناهمسان، بامزه، ایده آل، کارآمد و پیشرو است. قوی و متوسط و ضعیف، به این معنا که یک دانش آموز ورزشکار، زور بدنی و توان حرکتی و مهارت های حرکتی، جنبشی خوبی دارد، پس قوی است اما ممکن است در درس ادبیات ضعیف باشد، در مقابل دانش آموزی که در مهارت های حرکتی، جنبشی ضعیف است، اما در ادبیات شیرین فارسی قوی است. این دو مکمل خوبی برای یکدیگر خواهند بود. آن ها می توانند توانایی های خود را به یکدیگر بیاموزند و هردو در هر دو زمینه قوی شوند. حالا اگر تیمی را تشکیل بدهید که هر کدام در زمینه ای قوی باشند، با یک برنامه ریزی درست در پایان گروهی دارید که توانایی هایش را در همه ی زمینه ها افزایش داده است.
به یاد داشته باشید:
- کودکان از کار در گروه لذت می برند، این فرصت را به آن ها بدهید.
- برخی از دانش آموزان قدیمی من، حالا تیم خود را بدل به شرکت کرده اند و هنوز در قالب آن تیم اما به شکل حرفه ای مشغول به کار هستند. (نمونه اش در کپی رایت، کپی پیست!)
- هرچه وابستگی تیم ها به شما کم تر شود، شما در کار تیمی موفق تر بوده اید!
- هرچه فرآیند کار تیم ها از قالب نمره و تشویق خارج شود و به طرز تفکر و دیدگاه و ارزش های آن ها بدل شود شما موفق تر بوده اید. پس از مدتی کار در مسیر درست، نمره و ارزش های پیرامون آن رنگ می بازد و موضوع کار آن ها شکل ارزش درونی و اعتقادی پیدا می کند. تیم چون به یک باور رسیده است از آن دفاع می کند و هیچ چیزی جز خود آن باور برایش مهم نیست. این کمال کار گروهی است.
- کار تیمی باید در مدارس جا بیافتد و این مهم اتفاق نخواهد افتاد مگر این که شما به عنوان آموزگار از آن در کلاس درس بهره بگیرید و خانواده ها لزوم آن را درک کنند و برنامه ریزان آموزش و پرورش به اهمیت آن پی ببرند.
و در پایان، فرزندان شما اگر کار تیمی را یاد نگیرند، بایستی در نیمکت ذخیره ها بنشینند و پیروزی دیگران را تماشا کنند.
نکته ی بسیار مهم:
یادتان باشد بدترین ایراد گروه بندی که آفتِ آن بوده و بسیار خطرناک است افتادن بار تیم بر دوش یکی دو نفر از اعضا و تنبل شدن سایر افراد گروه است. این معضل، جزو آموزش های پنهان بوده و این افراد، بلای جان فردای جامعه خواهد بود.
تک تک افراد گروه را تشویق به کار کنید! از انگیزه های درونی استفاده کنید و با نگاه دقیق خود رفتار دانش آموزان را تحت نظر داشته باشید. پرسش اتفاقی از یک عضو و نمره دادن به کل تیم در قبال پاسخ او و مشاهده ی چارت فعالیت های گروه و بیان نقش هر فرد در گروه، شرکت شما در فعالیت های گروه ها، مشخص نمودن درجه ی نقش و تاثیر هر فرد در تیم و تشویق تیم ها به هم آموزی و هم فکری و بسیاری از کارهای دیگر که به ذوق و خلاقیت شما بستگی دارد، تک روی و افتادن بار فعالیت تیم بر دوش یک یا دو نفر را از بین خواهد برد.
به گروه ها بفهمانید که هر فرد گروه، نماینده ی رسمی و پاسخ گوی گروه خواهد بود و گروه حق ندارد سخنگو و یا مدیر از پیش تعیین شده ای داشته باشد.
اگر نقد و نظری دارید یا به تجربه ای در گروه بندی رسیده اید آن را در بخش نظرات به یادگار بگذارید! تجربه ی کار گروهی شما در هر جایی و به هر شکلی راهنمای من و سایر دوستان و همکاران خواهد بود.
بیاندیشیم!
به فردای کودکان خود بیاندیشیم!
آموزش های دیروز، کودکان ما را برای فردا آماده نخواهد کرد!
گروه و تیم
خورشیدی و همکاران (1379) تدریسي را پویا و خلاق می نامند که؛ موجب توسعه یافتگی دانش آموزان، ایجاد تعهد یادگیرنده به امر یادگیری، داربست های فکری، تعهدات درونی (خود کنترلی فرد ) خود رهبری و تربیت شهروند مفید و آشنا با واقعیت های جامعه خود و جهانی گردد.
در این فرآیند، معلم نقش هادی و راهنما را دارد که رسالت اصلی او درگیر کردن شاگردان با مطلب است ( خورشیدي و همکاران؛ 129) فعال سازی دانش آموزان در سایه بهره گیری از فعالیتهای گروهی ( به صورت گروهی و تیمی ) امکان پذیر است. در این مقاله سعی شده است به تعاریف، چگونگی شکل گیری، انجام وظیفه و مقایسه گروه و تیم پرداخته شود.
تعریف گروه1
در فرهنگ فارسی عمید گروه به معني جماعت، جمعی از مردم ميباشد. گروه را میتوان اجتماعی از افراد نامید که دارای ویژگیهای زير باشد:
1-داشتن نام
2-دارای هدف و آرمان مشترک بودن
3-كمك رساندن به یکدیگر
4-تأثیر متقابل بر یکدیگر
5- مانند یک عضو واحد رفتار کردن
6-داشتن تفاهم مشترک
افرادی که این ویژگیها را نداشته باشند و به فرض آن که دور هم جمع شوند، گروه نامیده نمیشوند.
روش های تشکیل گروه ها
گروه بندی دانش آموزان با توجه به اهداف یادگیری، دوره تحصیلی و توانایی فراگیران انجام می گیرد. از روش های مرسوم و متداول در تشکیل گروه می توان به روش هایی که اوحدی (1383) عنوان نموده است اشاره کرد:
1- مدیر یادگیری گروه را تشکیل دهد.
چنانچه معلم، هدف خاصی از آموزش داشته باشد می تواند ترکیب گروه ها را خود پیشنهاد کند. زیرا با توجه شناختی كه از فراگیران دارد در راستای تحقق اهداف آموزشی ترکیب گروه را خود مشخص می کند.
2-خود دانش آموزان تشکیل گروه دهند.
در این روش دانش آموزان خود داوطلبانه گروه های خویش را انتخاب می کنند و گروه براساس انتخاب فراگیران تشکیل می گردد، البته اگر افراد خود گروه هایشان را انتخاب کنند، انگیزه بیشتری ایجاد خواهد شد و فعالیت های گروهی بهتر انجام خواهد گرفت.
3-گروه ها به طور تصادفی تشکیل شوند.
در اين روش اعضا گروه ها براساس شیوهی تصادفی انتخاب می گردند. تشکیل تصادفی گروه ها بدین معنی است که همه دانش آموزان از عهده کار برمی آیند و مدیر یادگیری انتظار دارد که دانش آموزان بتوانند با هر کسی خوب کار کنند. در تجربه اول کار گروهی، این روش مخاطره آمیز است زیرا ممکن است در پایان کار با گروه هایی مواجه شوید، که نتوانسته اند با هم جور شوند. بهتر است تا زمانی که دانش آموزان مهارت کافی در کار گروهی را پیدا نکرده اند. از گروه بندی تصادفی استفاده نشود. معلم با استفاده از شیوههای مختلف انتخاب تصادفی، گروه ها را تشکیل می دهد. برخي از روشهاي گروه بندی تصادفی عبارتند از:
الف- از دانش آموزانی که کنار هم نشستهاند بخواهید تشکیل گروه دهند.
ب- برای اینکه گروه بندی با تفریح همراه باشد از دانش آموزان بخواهید نیمه یک معادله ریاضی را از جعبه کارتهایی که به این منظور تهیه کرده اند بیرون بکشند. آنان باید فردی را پیدا کنند که نیمه دیگر معادله را در دست دارد و سپس با وی هم گروه شوند. میتوان به جای معادله ریاضی، از واژه های مترادف، متشابه، شکل ها یا رنگ ها، مفاهیم درسی و محتوای کتاب، لغات و معانی آنها استفاده کرد.
ج- بعضی اوقات می توان گروه بندی را برحسب اندازه قد، سن، سال تولد، اندازه کفش و یا موقعیت تحصیلی افراد انجام داد.
مدیر یادگیری، معیارهایی را معرفی می کند. شرکت کنندگان بعد از مدتی تفکر، یکی از معیارها را انتخاب میکنند و به مدیر یادگیری تحویل می دهند.
فعالیت های گروه مستلزم وجود انواع مهارت، تخصص، دانش و آگاهی است. در نتیجه، گروه های ناهمگن که دارای اطلاعات و تواناییهای مختلف، گوناگون و متنوع هستند، موثرتر خواهند بود. این تفاوتها، گروه را از ویژگیهای لازم برخوردار می کند تا بتواند کارهای تخصصی واگذار شده را به خوبی انجام دهد.
هدف از انجام فعالیت های یادگیری بر انتخاب همگن یا ناهمگن اعضای گروه اثر می گذارد. در یک گروه ناهمگن، تفکر واگرا بیشتر تقویت می شود. اگر هدف تسلط در مهارتهای خاصی باشد، می توان از گروه همگن استفاده کرد. ولی اگر بحث و اختلاف نظر بیشتر مورد تاکید است، پیشنهاد می شود گروه های ناهمگن تشکیل شوند. ( اوحدی؛ 7)
با توجه به دوره تحصیلی و تواناییهای فراگیران می توان از روش های مذکور استفاده کرد در دوره ابتدایی بهتر است انتخاب افراد گروه به عهده معلم کلاس باشد تا بتواند افراد تندآموز و کندآموز را در کنار هم قرار دهد و یادگیری از طریق همیاری صورت پذیرد، زیرا گروه غیرهمگن بهتر می توانند به یکدیگر یاری برسانند و هدف یادگیری از طریق همیاری، این است که دانش آموزان بتوانند با هر کسی کار کنند.
در دوره راهنمایی، معلم سرگروه های کلاس را با توجه به توانایی هایی که در آن ها سراغ دارد، انتخاب می کند و انتخاب اعضای گروه ها را برعهده ی سرگروه ها می گذارد. اما معلم کلاس می تواند درباره معرفی افراد به سرگروه ها توصیه هایی بکند تا توازنی بین گروه ها به وجود آید.
در دوره متوسط، معلم، عده ای دانش آموز توانا را که واجد شرایط رهبری گروه باشند، معرفی می کند تا دانش آموزان از بین آن ها عده ی لازم را انتخاب کنند. انتخاب اعضای گروه باید به سرگروه ها محول شود تا گروه ها کامل شوند. بدین طریق، سرگروه ها با شناختی که از دانش آموزان کلاس خود دارند، سعی می کنند افرادی را انتخاب کنند که هماهنگی و تطابق بیشتری در گروه داشته باشند. ( پزشیور؛ 16)
تعداد اعضاء گروه
یک گروه شامل دو تا ، عده بی شماری از افراد است ( پزشپور؛ 16) ولی فرآیند یاددهی – یادگیری معلم میتواند مطابق با تجربه شخصی خود مناسب ترین تعداد را برای افراد هر گروه به دست آورید. اما پیشنهاد ما این است که گروه کوچک را انتخاب کنید. هر چه گروه بزرگ تر باشد افراد گروه برای خوب کار کردن به مهارتهای بیشتری نیاز دارند.
برای انجام و تکمیل کارهای تخصصی، گروه های کوچک بسیار سریع تر از گروه های بزرگ عمل میکنند ولی اگر گروه، باید مساله ای را حل کند، همواره گروه های بزرگتر به نتایج بهتری دست می یابند. رعایت نکات زیر در انتخاب تعداد اعضاء گروه مفید است:
الف- در دوره های مختلف آموزشی می توان تعداد اعضاء گروه را متفاوت انتخاب کرد.
در فعالیت هایی که برای دانش آموزان دوره ابتدایی انجام می شود به ویژه در زمینه علوم تجربی، بهتر است عدهی افراد گروه بین 2 تا 3 نفر باشد. در دوره راهنمایی، عده افراد گروه بین 3تا 4 نفر توصیه می شود و در متوسطه، میتوان افراد گروه را بین 4تا 5 نفر در نظر گرفت (پزشپور، 16) و در دوره های آموزشی برای بزرگسالان می توان گروه ها را 4 تا 6نفره تشکیل داد.
ب- آمادگی دانش آموزان؛ تسلط بر فعالیت های گروهی می تواند عامل مهمی در انتخاب عده ی افراد گروه باشد. توصیه می شود که از گروه های 4 نفره به بالاتر زمانی استفاده کنید که مطمئن شوید دانش آموزان در گروه های 2 یا 3 نفره کاملاً موفق بوده اند. این نکته را نیز در نظر داشته باشید که اگر تعداد اعضای گروه کمتر از 4 نفر باشد. ممکن است انگیزه علمی کافی ایجاد نشود و در گروه های بیش از 6 نفر ممکن است هر یک از اعضا وقت کمتری برای شرکت در بحث ها و فعالیت ها پیدا کند. برای ایجاد رابطه متقابل به گونه ای موثر و سازنده، گروه های کوچک موفقترند. ( اوحدی؛ 6)
وظایف اعضا گروه
برای آن که فعالیت های گروهی بهتر انجام شود، پزشپور( 1379) افرادی را با وظایف زیر پیشنهاد کرده است:
1-سرگروه که راهنمایی و هدایت و کنترل فعالیت های گروه را به عهده دارد.
2-منشی گروه که ثبت گزارش فعالیت ها را عهده دارد.
3-سخنگوی گروه که گزارش فعالیت های انجام شده را به اجتماع گروه ها ارایه می دهد.
4-مامور تدارکات که وظیفه اش جمع آوری وسایلی است که افراد گروه ها می آورند.
اعضای گروه می توانند با توجه به عده ی افراد، وظایف را تقسیم کنند و یا وظایف دیگری را برعهده گیرند.
چیدمان اعضاء گروه
نحوهی نشستن افراد گروه نقش مهمی در سود بردن از فعالیت های گروهی دارد. وقتی که افراد گروه در شرایط دوستانه، روبه روی یکدیگر نشسته باشند، احساس آرامش می کنند ( احدیان و آقازاده؛ 69)
روش آرايش گروهها بستگي به امكانات شما در مدرسه و كلاس درس دارد. روشهايي كه مي توان از آنها در فضاي كلاس استفاده كرد، به شرح زير است:
1-روش معمولي كه بدون تغيير ميزها و نيمكتها، افراد به طور گروهي كار ميكنند.(شكل1)
2-در هر رديف 2 نفر بر مي گردند و پشت به تخته كلاس و رو به روي 2 نفر ديگر قرار ميگيرند. در اين روش، جاي ميز و نيمكتها تغيير نميكند. ولي جاي فعاليت براي 4 نفر در روي يك ميز بسيار كم است و به جاي اين كه از يك ميز دو نفر استفاده كنند، 4 نفر بهرهمند ميگردند و در نتيجه، دشواريهايي در هنگام آزمايش به وجود ميآيد. (شكل 2)
3-در اين روش، جهت ميزها و نيمكتها را تغيير مي دهند و ميزها را دو تا دو تا به هم ميچسبانند. بدين طريق، نيمي از دانش آموزان ( مانند روش قبل) پشت به تخته سياه مينشينند. در اين روش، براي فعاليتها و آزمايشها فضاي كافي وجود دارد. زيرا دو ميز كه كنار هم قرار گرفتهاند، سطح بيشتري براي فعاليت به وجود ميآورند. (شكل3)
4-در اين روش ، چرخش ميزها بايد به طريقي انجام شود كه مشكلي براي دانش آموزان و سر و صدايي براي كلاسهاي مجاور به وجود نياورد. بنابراين، ميتوان در زنگ تفرح آرايش كلاس را تنظيم كرد و اين كار را هر بار به عهده يكي از گروهها گذاشت.
در اين روش، ميز و نيمكتها مطابق شكل دو به دو به هم ميچسبند و همه ميتوانند بر نوشتههاي روي تخته سياه تسلط داشته باشند. تجربه نشان داده است كه اين روش براي كار در كلاس براي هر درسي مشكل آفرين نيست. (شكل4) (پزشپور، 17).
5-در مدارسی که امکانات فراهم باشد، با چیدن صندلی های دسته دار به شکل U و یا نشستن اعضاء گروه دور میزهای گرد و یا بیضی شکل می توان از روش چیدمان U شکل یا نعلی شکل استفاده کرد. ( شکل 5)
محل استقرار گروه ها:
دانش آموزانی که در یک گروه کار می کنند باید تا حد امکان به افراد گروه خود نزدیک و از گروه های دیگر دور باشند. وقتی اعضای یک گروه دور میز روبه روی یکدیگر می نشینند، تمایل بیشتری به کار گروهی نشان می دهند.
برای تشویق دانش آموزان به کار گروه های کوچک، باید میز و نیمکت ها را به گونه ای مرتب کنید که:
1-مشارکت فعال دانش آموزان در انجام فعالیت ها تسهیل شود.
2-حرکت رفت و آمد سریع معلم و دانش آموزان در کلاس درس میسر باشد.
3-امکان دستیابی به تجهیزات و مواد آموزشی مورد نیاز در کلاس فراهم باشد. ( اوحدی؛ 9)
تعریف تیم2
تیم از نظر لغوی، در فرهنگ فارسی عمید به معنی دسته، یک دسته ورزشکار در یک رشته از ورزش تعریف شده است.
تیم را می توان گروهی دانست که در آن هیچ فردی به اعضاء دستور نمی دهد. اعضاء با بررسی جمعی تصمیم می گیرند، چه کاری انجام دهند. تیم مسئولیت جمعی دارد. می توان تیم را گروه یادگیری همیار بنامیم. همه اعضاء از هدف تا ابزار و وسایل سهیم هستند و همه در انجام وظیفه شریک هستند و کسی از کار شانه خالی نمیکند. از ویژگیهای تیم ميتوان به موارد ذيل اشاره نموئد:
1-شرکت در رهبری
2-مسئولیت مشترک، حمایت و اعتماد دو جانبه
3-همه اعضای تیم فکر می کنند و کار انجام می دهند.
4-تیم تصمیم گیری می کند و هدف و سبک کار خود را تنظیم می کند.
5-اعضای تیم همه کارها را به نوبت انجام می دهند و به یکدیگر مهارت های بهتری را می آموزند.
6-هدف های تیم باعث می شود که اعضا با هیجان جمعی برای نایل آمدن به هدف ها با هم تلاش کنند.
7-اعضای تیم، خرد هم تیمی خود را تحسین میکنند.
همانطور که مشخص است فعالیت تیم به مسابقه و رقابت های ورزشی شباهت دارد، اما این مسابقه از نوع مسابقات فرهنگی است نه ورزشی. در این مسابقه دانش آموزان هر تیم، به منظور کسب امتیاز برای تیم خود، با دانش آموزان تیم های دیگر به رقابت می پردازند. ( حاجیان نژاده و دیگران؛32)
محاسن تشکیل تیم
دانش آموزان در تیم دل به جمع می سپارند و هر چه دارند، در اختیار یاران گروه قرار می دهند تا خود هم از یاری دیگران بهره بگیرند(آقا زاده، 21) بهره گیری از تیم در یادگیری موجب افزایش کیفیت یادگیری می شود از محاسن تشکیل تیم می توان به موارد زیر اشاره نمود:
1-اعضای گروهها از یکدیگر میآموزند و هر فراگیر از دستهای یاری گر بیشتری برخوردار است.
2-انگیزش ناشی از همکوشی نسبت به محیط های مبتنی بر رقابت و فردگرایی بیشتر است.
3-تأثیر گروههای منسجم اجتماعی بیشتر از مجموع اجزای آن است.
4-احساس یک پارچگی توان مثبتی ایجاد می کند.
5-تعامل با یکدیگر در مقایسه به روش مطالعه جدا از دیگران به افزایش شناخت ( که ناشی از ترکیبات بیشتر ذهنی) و به خلق فعالیت بیشتر عقلی منجر می شود و این خود سبب افزایش یادگیری می گردد.
6-همیاری به افزایش احساسات مثبت نسبت به یکدیگر، ایجاد نگرشهای مثبت نسبت به افراد دیگر میانجامد.
7-یاوری در گروه به کاهش جدایی و تنهایی و ایجاد روابط اجتماعی و همدلی بیشتر با دیگران می انجامد و افزایش فرصت برای انجام کار با یکدیگر باعث افزایش مهارتهای کلی اجتماعی می گردد و این نحوه از فعالیت به کاهش غرق شدن در خود و افزایش مسئولیت یادگیری شخصی نیز منجر می شود.
8-همیاری منجر به تقویت عزت نفس می گردد.
9-دانش آموزان توان خود را برای کار ثمربخش با یکدیگر افزایش داده و با آن می توانند به تجربه موردنیاز تکالیفی که با همیاری انجام می شوند پاسخگو باشند و آن کار را بهتر انجام دهند.
10-افزایش سطح مسئولیت مشترک و روابط بین گروهی بهتر، از آثار این شیوه هاست.
11-افراد پنهان نمی مانند بلکه با یاوری های دیگران آشکار می شوند.
12-موجب تقویت روحیه همکاری ، همیاری و همدردی در دانش آموزان می گردد.
13-موجب کسب مهارت های مدیریت مشارکتی میگردد.
14-مهارتهايي مثل گوش كردن به حرف ديگران، رعايت نوبت، ابراز عقيده كردن، گفتار خود را به روشني بيان كردن، انتقا از عقايد و نه افراد را به اعضاء ميآموزد ( اليس و والن، 24).
عدهی اعضای تیم
وقتی که اهداف درس روشن شد، معلم باید درباره عده اعضای گروه تصمیم بگیرد و مطلوب ترین عده را برگزیند. عده گروه های همیار از 2 تا 6 نفر متغیرند. با این همه، چند عامل را باید حین تصمیم گیری درباره عده گروهها در نظر داشت:
1-با افزایش عده گروه ها بر دامنه توانمندیها، افزوده می شود. در گروههای بزرگتر امکان حضور افرادی که دارای آگاهی و دانش بیشتری هستند زیاد است.
2-با افزایش عده افراد گروهها احتمال به کارگیری مهارتها برای هر کدام از دانش آموزان پایین است. بنابراین، در این حالت، برقراری آموزشهای لازم برای تقویت مهارتهای همکاری الزامی است.
3-میزان و کیفیت مواد آموزشی موجود و ماهیت کار یا وظیفه، تعیین کننده عده افراد گروه است.
4-اگر زمان اندکی برای کار تخصیص یابد، باید گروه کوچکی را برای همیاری تشکیل داد. چنین گروههایی به آسانی سازمان می یابند، سریعتر عمل می کنند و زمان مناسبی برای کار هریک از اعضا وجود دارد.
توصیه میشود معلمان تازه کار تجربه هدایت گروههای یادگیری همیارانه را از گروههایی با 2 یا 3 نفر عضو آغاز کنند و زمانی که تجربه زیادی در این زمینه اندوختند به کار با گروههای بزرگتر دست بزنند. رقم 6 نفر برای گروههای همیار بالاترین حد نفرات است و بیش از 6نفر حتی برای معلمان بسیار مجرب هم زیاد است.( آقازاده، 23)
چگونگی انتخاب اعضای تیم
برای تعیین دانش آموزان در تیم معمولاً چهار سئوال اساسی مطرح است:
1-آیا دانش آموزی که در تیم قرار می گیرد با دیگر اعضای آن همگون است یا ناهمگون؟
توصیه می شود که برای گروههایی یادگیری همیار از اعضای ناهمگون و دانش آموزانی با توانایی سطح بالا، متوسط و پائین استفاده شود. در گروههایی ناهمگون. تشریح یا توسعه مفاهیم و مطالب بیش از گروههای همگون جریان می یابد؟ همین امر سبب می شود تا بر ژرفای درک و فهم و کیفیت استدلال و پایداری یادداری بلند مدت یافته ها در ذهن افزوده گردد.
2-آیا شایسته است دانش آموزانی را که اشتیاق به کار ندارند با دانش آموزانی که اشتیاق زیادی به کار دارند در یک تیم قرار داد؟ قرار دادن دو گروه افراد علاقمند به امور تحصیلی و بی علاقه به آن در یک تیم اشتباه نیست. بنابراین ، آنان را می توان در گروههای یادگیری همیار جا داد.
3-آیا دانش آموزان می توانند خود در مورد انتخاب تیم خاصی نظر بدهند؟ اجازه دادن به چنین انتخابی درست نیست و اغلب تجربه موفقیت آمیزی در این زمینه به دست نیامده است. تیم هایی که دانش آموزان یکدیگر را انتخاب کرده اند بیشتر به طرف گروههای همگون تمایل می یابند، در چنین تیمهایی دانش آموزان موفق با موفقها، دانش آموزان محلی با یکدیگر و دانش آموزان ضعیفتر با یکدیگر فعالیت میکنند، روش معقول برای گزینش اعضای تیم آن است که معلمان با دانش آموزان به توافق برسند. برای مثال: معلم فهرست اعضای تیمها را تدارک می بیند و دانش آموزان اختیار محدودی برای جابجایی دارند، از یک تیم چهار نفری سه نفر را معلم انتخاب کند و اجازه یک نفر جابه جایی به دانش آموزان داده میشود. راه دیگر آن است که معلم از دانش آموزان بخواهد خودشان به یادگیری اقدام کنند و دانش آموزانی که به منزله یار تیم انتخاب نشدهاند با نظر معلم در تیم هایی که تعیین میکند به همیاری بپردازند.
4-چه مدت باید اعضای تیم ها با یکدیگر باشند؟ تیم های یادگیری معمولا برای فراگیری یک واحد یادگیری تشکیل می شوند و تا زمانی که آن واحد یاد گرفته نشده است، تیم ها پابرجا خواهند بود. با این همه، برخی معلمان دوست دارند در تیم هایی که تشکیل شده است تا پایان نیم سال یا پایان سال تحصیلی، فعالیت کنند.
بعضی از معلمان هم طی فعالیت های آموزشی اعضای تیم را تغییر می دهند « جانسون و جانسون» توصیه میکنند؛ بهتر است اعضای تیم ها برای مدتی تعویض نگردند تا موقعیت گروهی احراز شود.
آرایش کلاس
چگونگی آرایش کلاس ممکن است نمادی از رفتار مورد انتظار معلم باشد و طرز چیدن میز و نیمکت نیز ممکن است رفتارهای ویژه ای پدید آورد. اعضای گروههای یادگیری همیارانه باید نزدیک هم بنشینند و به شیوه ای موثر به تعامل و ارتباط بپردازند. اعضا باید تعامل چهره به چهره و ارتباط چشمی با هم داشته باشند. اشتباه معمول برخی معلمان این است که به جای آرایش دایره ای کلاس، دست به آرایش مستطیلی کلاس می زنند. در چنین حالتی، دانش آموزان از تعامل اثرگذاری بهره نمی برند. به هر روی، اعضای گروههای یادگیری همیار باید کارهایی که هر کدام از اعضا انجام می دهند، ببینند و برای انجام دادن فعالیتهای همیاری احساس راحتی کامل بکنند. افزون بر این، در حین فعالیتهای گروهی نباید گروهها در کار یکدیگر دخالت کنند و نباید آرایش کلاسی به صورتی باشد که فعالیتهای دو گروه همجوار مانع از فعالیت یکدیگر شود. ( آقازاده؛ 24-23 )
ویژگی های معلم در هدایت کارهای تیم
برای اینکه مدیر یادگیری بتواند در کار تیمی موثر عمل کند، لازم است تا مهارتهای خاصی را کسب کند. ( در حقیقت این مهارتها در دانش آموزان نیز تقویت می شود. )
علاوه بر مهارتهای ارتباط موثر که قبلاً به آن اشاره شد ( گوش دادن، پیامهای کلامی، پیامهای غیر کلامی، اعتماد کردن، همدلی و گفتگو ) ، مدیر یادگیری باید از روحیه انعطاف پذیری و انتقاد پذیری برخوردار باشد. از پیش داوری بپرهیزد و رفتاری از خود نشان ندهد که دانش آموزان حالت دفاعی به خود بگیرند.
مدیر یادگیری باید به دانش آموزان بیاموزد که برای موفقیت در کار تیمی باید رابطه ( برد-باخت ) را با رابطه (برد-برد ) تبدیل کنند. بدین معنی که وقتی تیم ما موفق است که همه موفق باشیم (اوحدي، 5)
مقایسه تیم و گروه
تیم را می توان گروهی دانست که در هیچ فردی به اعضا دستور نمی دهد اعضاء با بررسی جمعی تصمیم می گیرند چه کاری انجام دهند. تیم مسئولیت جمعی دارد، جدول زیر به نقل از اوحدی( 1383) به مقایسه گروه و تیم پرداخته است:
| 
 گروه کاری  | 
 تیم  | 
| 
 یک فرد مسئول است مسئوليت فردي مسوولیت فردي جدايي بین کسانی که فکر می کنند و آنهایی که کار انجام می دهند کنترل مدیریتی 
 به علت تقسیم کار به صورتی که هر شخص در انجام مجموعه ای از وظایف محدود و متمرکز می شود، کار در سطح عالی و با عملکرد بهتر اعضاء انجام می شود. (کسب یک نوع مهارت) ارزیابی عملکرد فردی است 
 
 مدیر فرد را تحسین می کند 
 هم افزایی خنثی. (گاهی منفی) مهارتها تصادفی و گوناگون. 
 تاکید بر وظایف است و هر عضو هنر و وظیفهی خاصی دارد و معمولاً در همان زمینه نیز فعالیت می کند.  | 
 شراکت در رهبری مسوولیت مشترک، حمایت و اعتماد دو جانبه همه اعضای تیم فکر می کنند و کار انجام می دهند تیم تصمیمگیری میکند و هدف وسبک کار خود را تنظیم می کند اعضای تیم همه کارها را به نوبت انجام می دهند و به یکدیگر مهارتهای بهتری می آموزند. (کسب مهارتهای متعدد) 
 هدفهای تیم باعث می شود که اعضاء با هیجان جمعی برای نایل آمدن به هدفهای با هم کوشش کنند. اعضای تیم فرد هم تیم خود را تحسین می کنند. هم افزایی مثبت. مهارتهای مکمل یکدیگر موجب بهبود ارتباطت می شود و افراد روابط متقابل با یکدیگر برقرار می کنند موجب بالا رفتن روحیه انعطاف پذیری می شود تاکید بر فرآیندهاست در تیم همه مهارت ها باید کسب شود  | 
پينوشتها:
1.Group
2.Team
منابع:
آقازاده، محرم(-)، ساختار یادگیری از طریق همیاری، مجله رشد تکنولوژی آموزشی، شماره 8، سال چهارم
آليس، سوزان و سوزان و الن. (1376) . آشنايي با يادگيري از طريق همياري ، ترجمه: طاهره رستگار و مجيد ملكان، تهران: نشرني
اوحدی،---(1383) جزوه آموزشی روش های فعال تدریس ویژه مدرسان مرکز تربیت معلم قم، قم: مرکز تربیت معلم طالقانی.
احدیان؛ محمد و محرم آقازاده (1378). روشهاي نوين تدريس، تهران: آييش.
پزشپور، محمد علی (1379) چگونه فعالیت های گروهی را شروع کنیم، رشد معلم دوره نوزدهم، شماره شش.
حائری زاده، خیریه بيگلم و سودابه قاسم خانی و لیلی محمد حسین (1375) یادگیری از طریق همیاری، جزوه آموزشی طرح همیاری، تهران
عميد، حسن. (1377). فرهنگ فارسي عميد، تهران: اميركبير.
حاجیان نژاد، مجید و علی سمرقندیان و ابوالقاسم عباسپور (1382) الگوهای فعال تدریس، ارایه شده در سومین نشست سرگروه های عربی کشور، مشهد.
خورشيدي، عباسي و شهاب الدين غندالي و محمد حسيني فهرجي. (1379). راهبردهاي يادگيري و ياددهي در كلاس درس تهران: انتشارات كيا.
											
										









	  بسم الله الرحمن الرحیم